مکتب های سیاسی جهان

• authoritarainism : اتوريتاريانيسم
  نقطه مقابل انديويدواليسم و عبارت از حکومتى است که در آن آزادى فردى به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گيرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکى از پيشوايان متمرکز و متجلى مى شود.
• autocracy : اتوکراسی
  حکومت استبدادی که قدرت عملا در دست زمامدار است.
• aristocracy : اریستوکراسی
  حکومت اشراف که اشرافيت ايشان ممکن است از امتيازات مالى يا نظامى يا اجتماعى و تربيتى خاص باشد.
• imperialism : امپریالیسم
  سياست مبتنى بر توسعه يک کشور تا حد يک امپراطورى و يا حفظ چنين قلمرويى در صورت وجود.
• anarchism : انارشیسم
  حکومت هرج و مرج که فاقد قانون اجتماعی باشد.
• industrialism : اندوستریالیسم
  صنعتی شدن زندگی انسان است.
• individualism : اندیویدوالیسم
  یا فلسفه اصالت فرديت ،روش فکرى که معتقد به آزاد گذاشتن فرد در جميع امور و شئون است بدون آنکه مصالح جمع اين آزادى را محدود کند.
• idealism : ایده آلیسم
  روش فکرى کسانى که معتقدند سياست بايد تابع ايده آلهاى انسانى باشد.
• bolshevism : بالشویسم
  نوعی مارکسیسم که پرولتاریا (کارگری) باید قدرت سیاسی را بدست گرفته، سرمایه داری را نابود کند.
• terrorism : تروریسم
  عقيده به لزوم آدمکشى و ايجاد وحشت در بين مردم و يا سيستم فکرى يى که هر نوع عملى را براى رسيدن به اهداف سياسى جايز مى داند.
• totalitarianism : توتالیتاریانیسم
  سيستم حکومتى که در جميع شئون زندگى فردى افراد يک ملت دخالت کرده آن را تابع برنامه کلى دولت مى سازد که اين برنامه ممکن است در جهت منافع يک فرد يا يک گروه يا يک طبقه و يا کل اجتماع تنظيم شده باشد.
• despotism : دسپوتیسم
  روش حکومت استبدادی
• democracy : دموکراسی
  حکومت مردم بر مردم (حکومت بر مردم بوسیله مجلس و قانون)
• dialectic : دیالکتیک
  روش مبتنى بر مباحثه و مکالمه در مسائل سیاسی ،روش فلاسفه اى نظير سقراط، کانت ،افلاطون ،هگل و مارکس( البته با تفاوتهايى که ناشى از روش فکرى خاص هر يک بود به کار مى بردند)
• dictatorship : دیکتاتوری
  حکومتى که به فرمان يک فرد مستبد اداره مى شود،اين لفظ را مارکس به شکل ديکتاتورى پرولتاريا prolotarian dictatorship به کار برده است که مفهوم آن » حکومت مطلقه طبقه رنجبر يا کارگر » مى باشد.
• rationalism : راسیونالیسم
  فلسفه اصالت عقل: سيستم فکرى که عقل و استدلال عقلى را مقدم بر هر چيز(مخصوصا بر احساسات) جهت کشف حقيقت مى داند.
• syndicalism : سندیکالیسم
  عقیده به لزوم سندیکاها و اتحادیه های سیاسی
• socialism : سوسیالیسم
  مالکیت دولت نسبت به کلیه مسائل تولیدی و صنعتی
• fascism : فاشیسم
  نام حزبى است که موسولينى (دیکتاتور ایتالیایی) در فاصله دو جنگ عالمگير در ايتاليا تاسيس کرد و اصول عقايد و فلسفه آن را از سيستمهاى سياسى مختلف اخذ و بر حسب احتياج تحريف و تفسير نمود(تمرکز قدرت پیشوا)
• communism : کمونیسم
  آزادی خواهی انسان روی اصول اشتراکی(نظام اشتراکى)
• materialism : ماتریالیسم
  فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اينکه آنچه وجود دارد، ماده است.
• Marxism : مارکسیسم
  روش فکرى کارل مارکس فيلسوف آلمانى (واضح فرضیه کمونیسم)
• militarism : میلیتاریسم
  عقیده سیاسی مبنی بر حکومت نظامی
• nationalism : ناسیونالیسم
  فلسفه ای که اساس آن وحدت ملی است.
• feudalism : فئودالیسم یا ملوک الطوایفی
  حکومتی در قرون وسطی که سرمایه داران و سرداران املاک را تیول می کردند.